معنی بردن بموئن - جستجوی لغت در جدول جو
بردن بموئن
رفت و آمد کردن، آمد و شد
ادامه...
رفت و آمد کردن، آمد و شد
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بروز بموئن
اقرار کردن، از راه عنف و فشار وادار به اعتراف شدن
ادامه...
اقرار کردن، از راه عنف و فشار وادار به اعتراف شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
بشین بموئن
رفت و آمد
ادامه...
رفت و آمد
فرهنگ گویش مازندرانی
بوردن بیموئن
رفت و آمد
ادامه...
رفت و آمد
فرهنگ گویش مازندرانی
رد بموئن
مستعمل شدن، ضایع شدن، درهم و برهم شدن
ادامه...
مستعمل شدن، ضایع شدن، درهم و برهم شدن
فرهنگ گویش مازندرانی